جمعه بازار اباده
گلم سلام به هر حال دیشب بعد از کلی خونه تکونی تونستیم گازمون رو راه بندازیم اونم با زحمت حسین حاج اسماعیل دیشب مامان توران هم مهمونمون بود اخه بابا قنبر چند روزیه که رفتن تهران دیدنی عمو احمد که از کربلا اومده بودن فکر کنم امروز هم بیاد شما هم قشنگ دیگه عمه گفتن رو بلد شدی گلم نمی دونی چقدر ناز عم مه عم مه گفتنو شروع کردی جمعه هم رفتیم اباده جمعه بازار و کلی برای شما و خودمون خرید کردیم لباسای خوشکلی داری حتما عکسشو میزارم چند روز دیگه بیشتر تا عید نمونده قرار عمو فرامرز با همکارشون اقای خیامی بیان اینجا احتمالا
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی