مهمونی
گلم سلام
دختر گلم دیروز جمعه سی ام دیماه بود روز تقریبا سرد جمعه و اخرین روز دیماه شب قبلش تصمیم گرفتیم که عمو داود و خاله مهشید رو دعوت کنیم برا همین تا دیر وقت کار کردیم و گوشت چرخ کردیم واسه کباب کوبیده صبح هم زود پا شدیم تا بقیه کارارو انجام بدیم زنگ زدیم دعوت کنیم اما چون مشکل اشتین قرارشد شب واسه شام بیان خلاصه شب من کباب رو اماده کردم سفره رو اماده کردیم با مامانی اما خیلی دیر اومدن کباب سرد سرد شده بود اما خوب به هر حال خوش گذشت شما هم که مثل همیشه بیقراری میکردی در ضمن این هفته هم هفته ی خوبی آخه فردا که یکشنبه هست تعطیلیه 28 صفر هست و مثل هر سال میریم امامزاده عباسعلی امسال شما برای اولین بار میای ان شا اله که خوش بگذره آخه اونجا خیلی شلوغه و همه ی هیات های مذهبی هستن . سه شنبه هم تعطیلیه تقریبا یه روز در میون گلم دوست دارم برا همیشه .