ستایش  به معنای  حمد وسناستایش به معنای حمد وسنا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 19 روز سن داره

بهترین یار

واکسن 18 ماهگی

گلم سلام امروز شنبه 18 آذر 91 دقیقا هفته پیش مثل همچین روزی واکسن داشتی اما چون چند روز پیشش مریض شده بودی من نذاشتم بزنی و چند روز پیش سه شنبه بازم نبردم خانه بهداشت اسداباد و اوردم مرکز بهداشت اسفنداباد آقای زرنگار باهم رفیقه اون مثل همیشه واکسنتو زد من که اصلا می دونی مثل همیشه طاقت نیووردم و دادمت منصور خاله که اونم توی مرکز کار میکنه گرفتت و با مامانی و رفتم بیرون توی ماشین و فقط برات صلوات میفرستادم تا اینکه اومدید بیرون خیلی خیلی خیلی زیاد از دکتر و غریبها میترسی جای نگرانی داره ولی خوب به هر حال امروز شنبه بازم مثل همیشه منتظرم خودت میدونی که اما خوب دیشب مامانت خیلی نگران بود واسه اینکه بعد از واکسن که خوب شده و خوب هم ز...
18 آذر 1391

دندان آسیاب

گلم سلام چند روز پیش ناگهانی تب میکردی و به محض خوردن شیر و غذا بالا میآوردی و شروع میکردی به گریه کردن بغلت میکردم و فقط بغل خودم میاومدی گلم و شروع به بالا آوردن میکردی خیلی روزای بدی بود صبح بردمت دکتر گفت واسه یه ویروس جدید ولی خودمون فکر میکنیم واسه در اومدن دو تا از دندونهای اسیابیت باشه خدا رو شکر بهتر شدی دیروز هم واکسن 18 ماهگی داشتی ولی من نذاشتم برید بزنین چون نگرانتم گفتم یه کم حالت بهتر بشه بعد اخه این چند روز بد جوری ضعیف شدی بابا همچنان داره انتظار میکشه و هنوز موعد دیدار نرسیده گلم با اون دل معصومت واسه بابا دعا کن دوست دارم ...
12 آذر 1391

عاشور 91

گلم سلام  امروز 4 محرم 91 و 29 آبانماه 91 بخدا شرمنده بابا رو ببخش که اینقدر دیر آپ میشم بخدا گرفتاریم زیاد شده بعد از اون مسافرت تهران که همه با هم رفتیم باز خدا قسمت کرد واسه همون کار یه بار دیگه خودم رفتیم فقط فقط برای بابا دعا کن ان شااله به یاری امام رضا و این ایام دلسوزمحرم الحرام بعد از عاشورای امسال حساس ترین روزهای عمرمم فقط واسمون دعا کن خدا دلهای پاکو بی جواب نمیزاره شرمنده که عکسهای عاشورای پارسالو الان گذاشتم خوب این خود دلیل گرفتاریم به هر حال شرمنده بعد از اینکه از تهران اومدم بد جوری مریض شدم الان بهترم دختر گلم بازم برام دعا کن به امید خبرای خوش برامون ...
29 آبان 1391

سرما خوردگی

گلم سلام شرمنده که دیر دیر آپ میشم خوب چند روزیه که سرما خوردی شما با مامانی خدا رو شکر هنوز من نگرفتم اخه خیلی بدم میاد از سرماخوردگی اما حاضر بودم خودم بگیرم شما نگیری الان هم به گوشی مامانی زنگ زدم احوالتو بپرسم اخه دیشب بردمت دکتر ولی شما گوشیو گرفتی اصلا نزاشتی با مامان صحبت کنم جالب بود اولین بار بود با گوشی با من کمی حرف زدی چون همیشه اصلا جواب نمیدادی وفقط گوش میدادی اما اینبار من درمورد هپو ، جوربات ، ... باهات حرف زدم و شما هم جواب دادی دختر گلم خیلی خیلی دوست دارم برا بابا دعا کن مشکل بسیار بزرگمون حل بشه مطمئنم با دعای شما همه چی درست میشه این چند روز بابا قنبر و مامانی هم به شدت مریض بودن بحدی که نتونستیم بریم ببینیمشون بابا ف...
7 آبان 1391

خبر خوش

گلم سلام نمی دونی روز 1391/07/10 چه خبر خوشی دیدم اخر وقت دیگه میخواستم برم خونه ساعت 12:40 سیستمو داشتم خاموش میکردم یه دفعه گفتم بزار نتایج رو یه بررسی بکنم البته این نه اون نتیجه یکی دیگه فکر نمیکردم به این زودی بیاد خلاصه سیستمو خاموش نکردم رفتم توی سایت راستش اصلا امیدی نداشتم از بس شلوغ بود ولی خدای متعال کمک کرد نمی دونی با چه ذوقی رفتم خونه مامانی هم کلی خوشحال شد الان هنوز باید منتظر باشیم به امید خبرهای خوش دیگه چند روز پیش هم عمه فح رفتن مشهد ما هم دیشب همراه دایی علی و محمد حسین و علیرضا رفتیم ابرکوه ساندویچی ... خوش گذشت به امید خبرهای خوش دیگه ای در همین روزا راستی چند شب پیش هم بابا فیروز واسه مشکلاتی 16 ساعت آبشو فروخت ... ...
13 مهر 1391

مسافرت تهران ، کرمان تولد بابای

گلم سلام سه شنبه 91/06/29 رفتم توی سایت چند روز قبلش یه ثبت نام توی سایت کردم برای ستاد نمی دونستم به این زودی ازمونش و کارتش میاد همون روز کارت ورود به جلسه گرفتم راستش اصلا نخوندم و مثل همیشه بی امید اما چون اخرین امتحانم بود و 20 هزار تومان حق ثبت نام داده بودم و از طرفی توی مخابرات مرکزی چند وقتی بود نوبت گرفته بودم و اصلا این چند ماهه حالم خوب نبود تصمیم گرفتم برم ابتدا با قطار اقلید بلیط نداشت بعد اتوبوس و در نهایت قرار شد با ماشین خودمون من با شما و مامانی بریم ساعت 8 شب رفتیم پایین خداحافظی کردیم ولی بایستی زود برمیگشتیم چون شنبه که دیروز بود باید میرفتم کرمان واسه ثبت نام دایت به هرحال راه افتادم واقعا خسته کننده بود بحدی که دو مر...
2 مهر 1391

نتایج ازمون سراسری

گلم سلام این روزا خیلی خیلی حالم بده انتظار بسیار بسیار سختی دارم هنوز جوابم نیومده از استرس شبها اصلاخوابم نمی بره دارم دیونه میشم اما خبر خوب حال بابا فیروزت روز به روز داره بهتر میشه دایی علی هم توی ازمون سراسری  تربیت معلم کرمان قبول شده دختر گلم واسم دعا کن اصلا حالم خوبنیست همیشه استرس داشتم اما این چند روز داره دیونم میکنم اگه خدا حاجتمون رو نده نمی دونی چی به حال بابا میاد برام دعا کن ...
26 شهريور 1391

استنت قلب بابا

گلم سلام دیروز شنبه 91/06/18 به هر حال هر چند شب قبلش عروسی بود وخونمون هم برای مراسم حموم رفتن و شام دادن شلوغ بود  تا ساعت سه بیدار بودم ولی چون حال بابا فیروزت خوب نبود صبح زود ساعت 5:30 خودم بلند شدم رفتم درب خونشون و بردمش یزد بیمارستان افشار واسه بستری کارای بستریشو کردم و تا ساعت 11 داخل بود با مامانی دکتر وارسته دکترشو هم دیدم و در مورد وضعیتش و نگرانی در مورد استنت دارویی و غیردارویی صحبت کردم چون نیاز به استنت دارویی نداشت دکتر توجیه کرد به هر حال دیروز ساعت 3 فنر گذاشتن و ما هم که با مامانی بیرون بیمارستان افشار همون جایی که شما متولد شده بودی بودیم رفتیم داخل بردیمش د...
19 شهريور 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بهترین یار می باشد