ستایش  به معنای  حمد وسناستایش به معنای حمد وسنا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 19 روز سن داره

بهترین یار

سرما خوردگی

گلم سلام چند روز پیش مامان مثل همیشه حساسیت آبریزشه بینی ... داشت شبش هم خونه بابا فیروزت بودیم واسه اینکه بازم فشارش بالا بود بایستس اونجا میخوابیدیم صبحش هر سه تایی گلو درد داشتیم واسه شما که استامینوفن و شربت دیفن دادیم دو سه روز خوب شدید منم که مثل همیشه بایستی آمپول میزدم تا خوب بشم خلاصه خدا رو شکر الان همه بهتریم و دیروز قرار بود بابا فیروز ببریم بیمارستان افشار واسه عمل استنت ولی دکتر نبود افتا واسه شنبه فردا شب هم عروسی محمد بهروز همسایه امون هست وهفته های بسیار بسیار سختی رو منو مامانی سپری میکنیم آخه هنوز جوابی که منتظرش هستیم نیومده نمی دونی عزیزم چه روزا و شبای سختی رو سپری میکنیم خدا کمکمون کنه به مظلومی دل پاک شما در ...
16 شهريور 1391

عید فطر رمضان 91

گلم سلام به هر حال ماه رمضان هم تموم شد من 24 روزه رفتم چند تاش رو هم به خاطر مریضی بابا فیروز نتونستم برم اگه خدا قبول کنه شما این روزا خیلی خیلی شر شدی به نحوی که هر جا میریم از دستت آسی هستن خصوصا بابا فیروز که اصلا قبولت نداره من بنا رو گذاشتم بر مریضیش وگرنه که جرات دار دختر ناز منو دعوا کنه خدا کمکمون کنه گلم واسه بابا خیلی خیلی دعا کن ان شااله اگه قبول بشم کلی مشکلاتمون حل میشه گلم شب روز عید هم ما با بابا فیروزیا رفتیم پارک ابرکوه شام همونجا ساندویچ و خربزه و پنیر زدیم بابای بابا فیروزتم بود شما هم از بس بدی کردی پدرمنو در اورده بودی آخه هیچ کس حتی مامانت هم نسبت به شما بیشتر از من حساس نیست و همیشه مواظبت هستم البته نه تا اون حد ک...
31 مرداد 1391

سکته قلبی بابا فیروز+رفع مشکل شما+ ماشین خریدن بابا قنبری

گلم سلام بخدا رمنده که اینقدر دیر دیر آپ میکنم گلم این هفته که کلا درگیر یارانه ها بودم هفته ای قبلش هم اتفاق بدی افتاد ظهر خونه ی بابا فیروز بودیم من از سر کار اومدم فکر کنم 14 ماه مبارک رمضان بود من خسته بودم و روزه گفتم میرم خونه استراحت کنم اومدم خونه منم که اصلا دل گشنه خوابم نمیبره اما اون روز خوابیده بودم یه دفعه صدای ویبره ی گوشی بیدارم کرد مامان گفت که بابا بزرگ خیلی حالش بده سریع رفتم بردم ابرکوه با سرعت 140 کیلومتر تا رسیدیم اورژانس سریع بستری شد کلی پرستار و دکتر کلی ناراحت شدیم بعد بردن سی سی یو دکتر اکبری گفت سکته ی قلبی کرده فقط شانس آوردین زود آوردینش توی سی سی یو بود ما هم بیرون اتاق گفتن یه آمپول میزنن اگه جواب بده مشکل ح...
26 مرداد 1391

حرف و راه

گلم سلام دیگه این روزا قشنگ راه میری بابا میگی   و این حرفا :1- بابا 2- مامان 3- آمپ 4- علی 5-عمه 6-عمو 7-بده  و مهمتر از همه علاقه عجیب و شدیدت به اذان هست به محض شنیدن اذان خودت شروع میکنی به اذان گفتن و الله گفتن  من که اصلا جرات نمی کنم نماز بخونم به محض نماز خوندن شما میدویی میای سر جا نماز و دست میزاری کنار گوشت و الله الله میگی و مهر نماز و بر میداری واقعا جالب خیلی خیلی زیاد به نماز و الله علاقه داری ان شاالله وقت بشه عکساشو برات میزارم 7 روز دیگه بیشتر نمونده به ماه مبارک رمضان و من برای اون کاری که قبلا گفتم و دقیقا اول ماه مبارک اعلام میشه نذر کردم که اگه بشه شب نوزدهم نذری بدیم من مطمئن هستم چون من تو...
24 تير 1391

راه افتادن

گلم سلام دیروز جمعه بود صبح رفتیم خونه بابا قنبری آخه چون چشمشو عمل کرده این چند روز خونشون شلوغه ما هم رفتیم اونجا عمو فرامرز هم نرفته بودن اونجا بودن همه دورت بودن نمی دونی چقدر علاقه به راه رفتن داری هر چند چند هفته ای هست که وایمیسی  اما از دیروز 5 قدمی راه میری و میافتی تازه با گرفتن دمپای خیلی بیشتر علاقه به راه رفتن پیدا کردی فردا 11 تیر هست و میری توی 14 ماه سر 13 ماه راه افتادی گلک نمی دونی چقدر ناز راه میری عکستو گرفتم ولی مثل همیشه وقت ندارم سر وقت برات میزارم همون طور که قبلا گفتم این ماه ماه سرنوشت سازی واسه من مامانی شما و همه خانواده منتظر جواب نتایج ازمون هستم من به دل پاک دختر پاکم و پدر پیرم و توکل بر خدای متع...
10 تير 1391

گوشواره

گلم سلام از این که دیر دیر آپ میشم شرمنده بازم گوشت دردسرساز شد پری روز با مامان فاطی از خونمون اومده بودین خونشون که ما هم بعد اومدیم غروب بود تو حیاط بودیم من توی کوچه بعد با مامانی اومدیم توی کوچه دیگه شب شده بود منم با گوشی با عموت حرف میزدم بعد که تموم شد دیدم همه داخل کوچه دارن دنبال چیزی میگردن مشخص شده که توی کوچه یه لنگ گوشوارتو انداختی هر چی گشتم با چراغ قوه پیدا نشد منم صبحش 5/4/91 بایستی بابا قنبری رو میبردم یزد بیمارستان صدوقی واسه عمل چشم گفتن صبح زود میگردیم خلاصه پیدا نشد مجبور شدیم گوشواره ای رو که بابا قنبری واسه تولدتت گرفته بود هر چند بزرگتر بود بکنیم توی گوشت تا سوراخش بسته نشه خدا کنه پیدا بشه خیلی قشنگ بود ...
6 تير 1391

گوش درد سر ساز

گلم سلام چند روز پیش وقتی مامان برده بودت حموم یکی از گوشواره ها از گوشت بیرون اومده بود ولی از بس گریه میکردی هر کیو اوردیم نتونستیم تو گوشت بکنیم حتی شبا موقع خواب بحدی گریه میکردی که اصلا طاقت دیدنشو نداشتم به همین خاطر الان فقط توی یکی از گوشا گوشواره هست دقیقا 5 روز دیگه مونده تا تولدت من با خرید اینترنتی سی دی آهنگهای تولدت رو برات خریدم و امروز به دستم رسید هنوز معلوم نیست اولین تولدتت اینجا باشیم یا بریم تهران خونه عمو و اونجا جشن بگیریم آخه فرصت خوبیه چند روز تعطیلی تا ببینیم چی پیش میاد خلاصه خیلی ناجوره بردیم دوباره پیش دکتر اسلام اونجا هم از بس گریه کردی گفته بود دوباره باید سوراخ بشه نمی دونیم چه کار کنیم ؟ ...
6 خرداد 1391

دکتر مهدی زادگان + سونوگرافی بابا

گلم سلام شنبه هفته پیش هم برای تست و هم برای اون مشکل خاص و هم برای سونوگرافی خودم تصمیم گرفتیم بریم اباده مطب دکتر مهدی زادگان که توی این طول یکسال نتونسته بودیم بریم به هر حال از طریق خانم نیکو 118 اباده موفق شدیم نوبت بگیریم و رفتیم دیگه اون خاطرات روزای سرد اباده و کوچکیت نبود وای چه روزای سختی بود یادم میاد پشتم می لرزه به هر حال رفتیم توی مطب دکتر واسه اون مشکل دکتر گفت احتمالا عفونت ادراری داشته باشی سریع ازمایش ادرار نوشت و گفت ضعیف بودنت میتونه واسه همین باشه برخی نظرات دکتر شکیبا رو رد کرد قرار شد ازمایش بگیریم و ببریم و بعدش هم من دیدیم چون وقت داریم رفتم واسه ناراحتی خودم عفونت ادراری یه سونو بدیم که از قبل توی دفترچه نوشته بود...
31 ارديبهشت 1391

گوشواره گوش کردن

گلم سلام دیروز جمعه صبحش مراسم بسیج عشایر تو پارک جنگلی اسفنداباد بود ما هم یه سری زدیم و بعد رفتیم خونه بابا فیروز از هفته گذشته که گوشتو سوراخ کرده بودیم دقیقا یک هفته گذشته بود دیگه وقتش بود که گل گوشو از گوشت بیرون بیاریم و گوشواره ای خوشکلی که برات گرفته بودیم رو گوشیت کنیم هر کار کردیم نتونستیم درش بیاریم بعد رفتین خونه کبری همسایه مامانی اون برات در اورده بود البته طبق معمول با کلی اشکو و آه بعد اومدین خونه کمی با پماد آد چربش کردیم می ترسیدیم گوشواره گوشت کنیم تا این که خواب رفتی به محض دست گرفتن به گوشت بیدار میشدی و گریه ئمیکردی به قدری که من به مامانت گفتم اصلا لازم نیست گو...
23 ارديبهشت 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بهترین یار می باشد