ستایش  به معنای  حمد وسناستایش به معنای حمد وسنا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 19 روز سن داره

بهترین یار

سوراخ کردن گوش

گلم سلام به هر حال بعد از کلی ترس قرار شد که بریم و گوشای کوچیکتو سوراخ کنیم منم تو سایت کلی سرچ کردم در مورد بهترین رمان سوراخ کردن گوش نوزاد یکی میگفت دو سه روز اول تولد یکی میگفت یک سالگی و بهترینش میگفت زمانی که خود نوزاد تشخیص بده اما بازم رسم و رسوم دستو پای مارو بسته چند روز قبل رفتیم مهراباد یه گوشواره حلقه ای برات گرفتیم که گوشتو اذیت نکنه هر چند بابا قنبر برات گوشواره گرفتن اما خیلی برات بزرگه حتی همون که ئخودمون هم گرفتیم وقتی اوردیم خونه دیدیم بزرگه بردیم عوض کردیم یکی کوچکتر اما گرونتر واست خریدیم و واسه بابا بزرگو برات نگه داشتیم و نفروختیم هر چند این روزا هم مثل همیشه دست و بالم خیلی تنگه ولی نمی تونم برا همه وجودم کم بزارم ...
16 ارديبهشت 1391

سفر یاسوج

گلم سلام جمعه 18 فروردین به صورت ناگهانی پامون به یاسوج باز شد شب قبلش ساعت 10 شب عمو داود اس ام اس دادن که صبح بیاید بریم یاسوج مامانی هم خیلی دوست داشت بره یاسوج منم موافقت کردم شب تا 1 همه کارا رو کردیم و قرار شد ساعت 4 صبح بریم هوا هم این چند روز خیلی بهتر شده بود ساعت 4 صبح حرکت کردیم یه سری به مخابرات زدیم واقعا مسیر بسیار زیبا بود آخه شکوفه های بهاری تازه سر زده بود خیلی خوش گذشت تو مسیر صبحانه رو خوردیم چند تا عکس جالب هم با ابشارهای تو راه گرفتیم ساعت 10 رسیدم به استان چهار محال و بختیاری سریع رفتیم به سمت سی سخت یه شهر بسیار زیبا چشمه میشی و چند جای بسیار دیدنی داشت یه جای خوب پیدا کردیم کباب جوجه رو زدیم اخرش بود چون روی ارتفاع ...
10 ارديبهشت 1391

گووک رفتن

گلم سلام 29 فروردین اولین روزی بود که گووک رفتن رو یاد گرفتی دقیقا فردا یازده ماهت تموم میشه و وارد آخرین ماه از اولین سال زندگیت میشی یه ماه دیگه تولدتت هر چند هفته گذشته بدترین روزای عمرمون رو به خاطر حادثه ی تلخی تجربه کردیم اما گلم تنها امید زندگیمون وجود سرشار از عشق تو بهم امید میداد بازم میگم دوستت دارم واسه همیشه     ...
10 ارديبهشت 1391

سال نو + مهمان نو + مسافرت کرمان

                        گلم سلام سال نو امسال متفاوت تر از همه ی عمرم رسید چون گلی مثل شما امسال سر سفرمون بود البته شب عید خونه باباقنبر و روز عید که ساعت 8:45 صبح بود خونه بابا فیروز و سر سفره اونا با این حال امید وارم سال خوبی برامون باشه . مهمون امسال که اولین مهمون سالمون هم بود از همکارای عمو فرامرز اقای خیامی با خانوادشون بودن که روز دوم تشریف اوردن اما چون هوا صلا مساعد نبود و هوای گردو خاکی بسیار شدید بود و قصد کرمان داشتن فقط ظهر مهمون ما بودن و عصر با هم رفتیم ابرکوه و چند جا رودیدن کردن و سمت کرمان رفتن . ...
10 ارديبهشت 1391

سیزده به در+عروسی میری

        گلم سلام دیروز به هر حال تعطیلات 91 هم تموم شد هر چند این چند روز هم بر عکس روز سیزده هوای بسیار بدی بود به جزء بارون خوبی که یازدهم زد و ما هم ابرکوه بارون گیر شدیم خلاصه عید تموم شد چند روز قبل به دیدنی خاله ها ، داییها ... رفتیم سیزده رو هم ما امسال به خاطر گلم جای خاصی نرفتیم چون ترسیدیم هوا بد بشه به همین خاطر به دعوت عمه فرحناز به صحرای حسن آباد رفتیم و کباب جوجه زدیم خوش گذشت و عصرش هم با عمو فرامرز و عمه فرح به پارک جنگلی رفتیم و کلی شلوغ بود شب هم اومدیم خونه ی بابا ودیشب از عمو خداحافظی کردیم آخه قرارشد صبح زود برن در ضمن یادم رفت بعد از سفر کرمان نهم قرار بود بریم شیراز عروسی یکی از دو...
10 ارديبهشت 1391

جمعه بازار اباده

گلم سلام به هر حال دیشب بعد از کلی خونه تکونی تونستیم گازمون رو راه بندازیم اونم با زحمت حسین حاج اسماعیل دیشب مامان توران هم مهمونمون بود اخه بابا قنبر چند روزیه که رفتن تهران دیدنی عمو احمد که از کربلا اومده بودن فکر کنم امروز هم بیاد شما هم قشنگ دیگه عمه گفتن رو بلد شدی گلم نمی دونی چقدر ناز عم مه عم مه گفتنو شروع کردی جمعه هم رفتیم اباده جمعه بازار و کلی برای شما و خودمون خرید کردیم لباسای خوشکلی داری حتما عکسشو میزارم چند روز دیگه بیشتر تا عید نمونده قرار عمو فرامرز با همکارشون اقای خیامی بیان اینجا احتمالا ...
21 اسفند 1390

گازکشی

گلم سلام 15/12/1390 به هر حال بعد از کلی دردسر موفق شدیم گازو وصل کنیم با خوش شانسی محض چون کنتور از 78000 تومان به 120000 رسید ولی خوشبختانه چند روز قبل از تغییر نرخ  پول به حساب ریخته بودم و بعد از  کلی بحث با رییس اداره گاز موفق شدم و همون روز سریع اومدن گازمون رو وصل کردن اما چون فرشا رو داده بودیم بشورن هنوز کاری نکردیم. ...
17 اسفند 1390

انتخابات 12 بهمن

گلم سلام دیروز جمعه روز انتخابات مجلس بود ما همگی رفتیم خونه بابا قنبری ولی چون گازکشی کرده بودن و اتاقشون رو یه کمی خراب کرده بوده تو حیاط بودیم بعد رفتیم داخل یکی از اتاقها روز قبلش هم رفته بودم ابرکوه که کاری اداری واسه گاز کشی خودمون رو بکنم و عصرش هم لوله و کلاهک .. برا بابای خریده بودیم چون دیروز مهندس اومده بود واسه تاییدیه خلاصه ظهر هم همونجا آبگوشت زدیم بعد هم سه تایی با مامان فاطمه رفتیم مهدیه رای بدیم عصرش هم من رفتم تو حوزه تا 11 شب شام هم همونجا بودم شماهم رفته بودین خونه بابا فیروز . ...
13 اسفند 1390

سر زدن اولین دندون

گلم سلام به هر حال مشخص شد دلیل این همه بیقراری و بی خوابی شبات علاوه بر اون اذیتای قبلیت چی بود چند روزیه که دندون سمت راست پیشینت سر زده هر چند کامل مشخص نیست اما وقتی بهت غذا میدیم صدای خوردن قاشق به دندونت واضح شنیده میشه نمی دونی چقدر خوشحال شدیم فقط خدا کنه این دندون در آوردنت مثل کارای دیگت نباشه که خیلی اذیت کردی ... در ضمن دوربین هم دیشب رسیدت به دستمون عکسم زیاد داری به زودی زود میزارم دیشب هم رفتیم دکتر پیروز برای تست و ازمایش برای بیمه خبر خوبی بود به امید دیدار. ...
8 اسفند 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بهترین یار می باشد